مذاکرات کاذب و سردرگمی مردم ایران

ناکامی سیاست‌های تحریمی ترامپ، دولت بایدن را به این نتیجه رسانده که همزمان تاکتیک‌ های مختلفی را برای کسب امتیاز در وین بکار گیرد؛ تاکتیک‌هایی همچون تشدید تحریم همزمان با درهای باز دیپلماسی، فشار از طریق مجامع بین‌المللی و تروییکای اروپا و نیز چراغ سبز به محور عبری - عربی برای کارشکنی.
اشتراک گذاری:
لینک کوتاه
تصویر مذاکرات کاذب و سردرگمی مردم ایران

به گزارش خبرنگاران جامعه گزارش خبر، در سال های اخیر توافق هسته ای با عنوان «برجام»، بستری بر نمایش تاکتیک های مذاکراتی از سوی آمریکا بوده است؛ تکنیک هایی که البته در دولت قبلی آمریکا و دولت کنونی تفاوت غیر قابل انکاری دارند.

دولت ترامپ بی اعتنا به عرف و قوانین بین المللی به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و به رغم شکست های مداوم در سازمان های اثرگذار بین المللی، هرگز از ابزار تحریم بر تهران دست نکشید. او معتقد بود که این فشارها سرانجام باعث کوتاه آمدن ایران از مطالبات خود می شود و پشت میز مذاکراتی که او چیده بود، حاضر خواهد شد؛ رخدادی که طی چهار سال زمامداری او تحقق نیافت بلکه به تیرگی بیشتر روابط تهران- واشنگتن انجامید.

رویکرد تیم جدید آمریکا بر «تشدید فشار همزمان با درهای باز دیپلماسی» استوار است. کاخ سفید ضمن پافشاری بر تحریم و تداوم کارزار فشار حداکثری ترامپ، درهای دیپلماسی را باز گذاشته و «رابرت مالی» نماینده خود را در ۶ دوراجلاس وین راهی پایتخت اتریش کرد؛ مذاکراتی که تاحدی نتیجه بخش بوده و دور هفتم آن نیز در روزهای آتی برگزار خواهد شد که برخی احتمال می دهند آخرین دور مذاکرات باشد.

سیاه نمایی کاذب از مذاکرات سازنده، در این روزها یکی از تاکتیک های به نمایش درآمده از سوی مقامات کاخ سفید بوده است تا تهران را به تناقض گویی متهم کرده و بستر را برای سردرگمی مردم ایران هموارکند. در حالی که مقام‌ های دولت ایران در روز های گذشته، موضع خوش‌بینانه و امیدوارانه‌ تری درباره توافق اصولی بر سر رفع تحریم‌ها اتخاذ کرده‌اند، طرف غربی چه در اظهارات علنی و چه در فضاسازی‌ های خبری تلاش کرده بر اختلافات مهمی که عبور از آنها مستلزم اقدام طرف ایرانی است، تاکید کند.

به عنوان نمونه «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا چند روز پیش در مصاحبه با کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در پاسخ به سوال خبرنگاری که نظر او را درباره اظهارات خوشبینانه روحانی مبنی بر نزدیک بودن توافق جویا شد، گفت که این خبر را ما از مقامات ایران می شنویم.

به تازگی وزیر امور خارجه آمریکا در گفت وگو با روزنامه «نیویورک تایمز»، خروج آمریکا از مذاکرات وین را بسیار قریب الوقوع دانسته اما درباره زمان احتمالی خروج دولت بایدن از گفت‌ و گوهای هسته‌ای گفت که «نمی‌توانم زمانی برای آن تعیین کنم اما این تاریخ دارد نزدیکتر می‌شود.»

از نگاه ناظران، ارایه چنین ارزیابی‌هایی هم ریشه در مقصد نهایی مدنظر دولت بایدن از برجام مطلوب واشنگتن دارد و هم نوعی تاکتیک عملیات روانی برای سردرگمی طرف ایرانی و تلاش برای بهره‌گیری حداکثری به سود واشنگتن است.

اعمال فشار بر ایران از طریق مجامع بین المللی همچون شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل از دیگر تاکتیک های آمریکای بایدن است؛ تلاش هایی که برخلاف دوره ترامپ با همراهی متحدان اروپایی انجام می گیرد.

اروپایی ها که طی این سال ها از اجرای سازوکارهای مالی خود همچون «اس پی وی» و «اینستکس» شانه خالی کرده اند، در دولت بایدن به بازوی آمریکا برای فشار بر تهران برآمده اند. به عنوان نمونه کشورهای اروپایی برجام میانه خردادماه قصد داشتند قطعنامه ای علیه ایران در نشست فصلی شورای حکام تصویب کنند؛ موضوعی که به دلیل هراس آنها از همراهی نکردن چین و روسیه و نیز با مانع مواجه شدن مذاکرات برجامی انجام نگرفت.

خبرگزاری «رویترز» چهاردهم خرداد در گزارشی به نقل از چند دیپلمات غربی در باره این نشست، نوشت: سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه به همراه آمریکا در نظر ندارند قطعنامه‌ای علیه تهران در نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه دهند؛ چرا که این اقدام می‌تواند مذاکرات هسته‌ای را با چالش مواجه سازد.

آمریکا تلاش زیادی را برای اثرگذاری بر عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی به کاربسته است؛ این در حالی است که تهران تاکنون بیشترین همکاری واقعی را با آژانس انجام داده و شفاف سازی‌ ها و پاسخ های لازم را ارایه کرده است. همکاری یک طرفه ایران با آژانس و تعهدگریزی طرف غربی به ویژه آمریکا در لغو تحریم ها باعث بازگشت تهران به فعالیت های هسته ای قبلی شد. حتی ایران در چنین شرایطی چند بار به تمدید توافق با آژانس به امید احیای توافق اقدام کرد ولی مسوولیت گریزی طرف های مقابل و اصرار بر حفظ تحریم ها باعث شد که تهران پنجنشبه سوم تیرماه از تمدید توافق با آژانس خودداری کند.

چراغ سبز آمریکا به اسراییل و شورای همکاری خلیج فارس از دیگر تاکتیک هایی است که آمریکا با هدف فشار بر تهران در پیش گرفته است. البته رژیم صهیونیستی با اقدامات تروریستی و خرابکارانه اهداف خود را پیش می برد که آخرین مورد آن حمله ناکام پهپادی هفته گذشته به یکی از ساختمان تاسیسات هسته ای کرج بود.

شورای همکاری خلیج فارس روشی متفاوت از رژیم صهیونیستی را در پیش گرفته که اظهارات ایران ستیزانه از تریبون مجامع بین المللی و انتشار بیانیه ضدایرانی از آن جمله اند. حدود دو هفته پیش (۲۶ خرداد) اعضای شورای همکاری خلیج فارس شامل شش کشور عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، قطر و عمان طی بیانیه‌ای در نشست خود در ریاض پایتخت عربستان اعلام کردند که مذاکرات احیای برجام باید علاوه بر برنامه موشکی ایران شامل رفتار بی‌ثبات‌ کننده منطقه‌ای این کشور نیز باشد.

از نگاه ناظران هراس محور عبری- عربی و حتی آمریکا به توانمندی هسته ای و تسلیحاتی ایران پیوند می یابد. آنها بیش از هر موضوعی نگران گذشت زمان و پایان محدودیت های مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام هستند؛ محدودیت هایی که یکی پس از دیگری در حال اتمام اند. مهرماه پارسال بعد از پنج سال محدودیت های تسلیحاتی لغو شد و در مراحل بعدی به ترتیب محدودیت های موشکی و هسته ای برداشته خواهد شد.