حسین حیدریان فعال رسانه ای:

آموزش و پرورش کاربردی، بال های صنعت و اقتصاد کشور

وقتی آموزش پایه ای به سمت و سوی کاربردی شدن روی آورد فرد متخصصی راداریم که فقط تجربه کاری ندارد اما با آموزش های درست و کاربردی تخصص را به طور واقعی فرا گرفته که اشتغال و فعال شدن چرخه درآمدی و اقتصادی زندگیش را به همراه داشته و فرد دراین حالت دیگر مدرک گرا و دنبال کاغذ نخواهد بود.
اشتراک گذاری:
لینک کوتاه
تصویر آموزش و پرورش کاربردی، بال های صنعت و اقتصاد کشور

به گزارش خبر، حسین حیدریان فعال رسانه و سردبیر پایگاه خبری گزارش خبر در یادداشتی با موضوع "آموزش و پرورش کاربردی، بال های صنعت و اقتصاد کشور" آورده است؛

آموزش کاربردی که نتیجه اش پرورش موثر و کارآمد است می تواند عامل مهمی باشد در شکل گیری زیر ساخت های مهم و عظیم صنعتی و علمی ،بلاخص رشد مراکز دانش بنیان چرا که تکیه گاه قوی و موثری از آموزش پایه به همراه دارند.

وقتی آموزش های پایه کاربردی و درست انتقال یابد فراگیری آموزش های بعدی در مقاطع بالاتر راحت تر خواهد بود یعنی فرد در اجتماع درک و شناخت کافی پیدا می کند؛آموزشی را که فرا گرفته چگونه می تواند در چرخه صنعتی کشور استفاده کند و تولید محصول و در کنار آن صادرات داشته باشد.

همین امر است که می شود رونق اقتصادی کشور با تکیه بر آموزش کاربردی،از جنبه و وجه دیگری هم که می توان به این موضوع نظاره کرد این است که اگر آموزش ها کاربردی و به طور واقعی در جامعه مورد نیاز باشد فرد در جامعه با شوق و ذوق بیش تری به فکر ادامه تحصیل می افتد که چرا می بیند آموزش و یادگیری در زندگی و جامعه برایش کار آمد بوده است.

همین امر و در کنارش شوق و ذوق ادامه به تحصیل باعث می‌شود فراگیری مباحث کاربردی تردر مقاطع بالاتر ریشه ای بیاموزد.

چرا که خواست خود فرد براین موضوع است چرا که به طور دقیق تر فرد نظاره آموزشی را که فراگرفته اشتغالش را به همراه داشته (در حوزه های مختلف بسته نوع آموزش و نیاز جامعه)در نهایت فعال شدن چرخه درآمدی و اقتصادی زندگی اش، بنابراین وقتی آموزش پایه ای به سمت و سوی کاربردی شدن روی آورد فرد متخصصی راداریم که فقط تجریه کاری ندارد اما با آموزش های درست و کاربردی تخصص را به طور واقعی فرا گرفته که اشتغال و فعال شدن چرخه درآمدی و اقتصادی زندگیش را به همراه داشته و فرد در حالت دیگر فردی مدرک گرا و دنبال کاغذ نخواهد بود.

برای تفهیم کامل مطلب به ذکر یک مثال بسنده می کنم ؛

وقتی فرد آموزه خود را به خوبی نیاموزد در ادامه در صنعت هم به کار گرفته شود چون خوب آموزه ها را فرا نگرفته حالا به هردلیل موجود چه انتقال کیفیت مطلب پایین بوده یا اصلا علاقه ای برای یادگیری نبوده فقط از صرف گرفتن یک مدرک بوده است.

همین می‌شود که ما افراد کثیری را در جامعه داریم که مدرک دارند اما سواد انجام کار را ندارند که بتوانند به طور مثال که کالا تولید شده را که در خارج از کشور تولید و وارد می شود نتواند در کشور خودش تولید کند به این دلیل که دانش فنی اش را نداریم همین جاست که باید گفت دانش فنی هرچیزی نشر گرفته از آموزه های کاربردی است با چاشنی فرمول های علمی هر حوزه .

بنابراین وقتی آموزه ها ریشه ای و کاربردی فرا نگرفته باشد هم نمی تواند درک مباحث پیشرفته و دانش فنی یک محصول داشته باشد حال در ادامه اتفاقی می افتد و در حال حاظر در حال انجام است همین است که ما برای رفع نیاز کشور به کالا یا دانش مورد نظر به کارشناس های کشور های همسایه تکیه میکنیم و یا راحت تر و کاری بی زحمت تر با هزینه ارزی و خروج ارز از کشور که باعث سست شدن بنیان های اقتصادی کشور می شود کالا را وارد میکنیم پس بازهم به این می رسیم که تا آموزش و پرورش ما کاربردی نباشد عینا به مانند ضرب المثل قدیمی و زیباییست که می گوید خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج.

البته درپایان این را هم اشاره کنم کم نیستن افراد تحصیل کرده‌ای که سواد واقعی دارند اما با توجه به نیاز کشور در حوزه های مختلف به ویژه صنایع مختلف که اگر چرخشان بچرخد چرخ اقتصادی و درآمد زایی کشور را به همراه داشته کمبود نیروی متخصص کاربلد داریم.

بنابراین بهتر است تمام آموزش کشور چه دولتی و چه خصوصی و یا تحت هر عنوان دیگر به سمت و سوی کاربردی شدن برود چرا که که این در صد کم از آموزش یافته های متخصص و کاربلد آن هم خارج شده از مرکز آموزشی ،علمی و دانشگاه خاص (اعم از مدارس خاص ،دانشگاه تهران،دانشگاه شریف و سایر دانشگاه ها و مراکز آموزشی و علمی برجسته موجود )جوابگو کشوری با این همه منابع وسیع نخواهد بود.