یادداشتی از نیما شهبازی مدیر کنترل طرح­ ها و پروژه‌­های شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات؛

حرکت قطار توسعه با سوخت تامین مالی

تامین مالی برای راه‌اندازی یک پروژه جدید یا اجرای طرح‌های توسعه‌ای، از مهم‌ترین دغدغه‌های فعالان اقتصادی محسوب می‌شود. همانقدر که انتخاب گزینه درست از میان راه‌های تامین مالی، می‌تواند باعث موفقیت یک طرح یا کسب و کار شود، انتخاب اشتباه می‌تواند مانع پیشرفت و حتی شکست طرح گردد.
اشتراک گذاری:
لینک کوتاه
تصویر حرکت قطار توسعه با سوخت تامین مالی

به گزارش خبرنگاران گروه بازارسرمایه گزارش خبر، نیما شهبازی مدیر کنترل طرح­ ها و پروژه‌­های شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات و عضو هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری پرتو تابان معادن و فلزات در یادداشتی آورده است؛

تامین مالی برای راه‌اندازی یک پروژه جدید یا اجرای طرح‌های توسعه‌ای، از مهم‌ترین دغدغه‌های فعالان اقتصادی محسوب می‌شود. همانقدر که انتخاب گزینه درست از میان راه‌های تامین مالی، می‌تواند باعث موفقیت یک طرح یا کسب و کار شود، انتخاب اشتباه می‌تواند مانع پیشرفت و حتی شکست طرح گردد.

با توجه به وضعیت خاص کشورهای در حال توسعه و بحران­های مالی در این کشورها، امکان تامین مالی برای اجرای پروژه­های ملی و بزرگ به راحتی فراهم نمی‌شود، بنابراین انتخاب روش تامین مالی مناسب با توجه به هزینه‌های مالی و زمانی آن بسیار حائز اهمیت است و یافتن راهکاری مناسب برای تامین منابع مالی مورد نیاز پروژه با درنظر‌گرفتن تمام ابعاد آن از جمله صنعت مرتبط، پیمانکاران، خریداران، تأمین‌کنندگان مواد اولیه, ریسک­‌های مرتبط با طرح و بطور کلی تمام بخش‌های درگیر در آن جهت انتخاب بهترین و مناسب­‌ترین روش تأمین مالی امری ضروری به‌شمار می‌رود.

به‌دلیل آنچه تنوع بخشی و کاهش ریسک خوانده می‌شود، تامین مالی ابرپروژه‌ها نباید محدود به تنها یک واسطه مالی مانند بانک یا تامین از طریق اوراق یا دیگر ابزارها (به تنهایی) باشد. به طور مشخص‌تر درصورتی‌که جذب منابع خارجی با مشکلات و معضلات مختلفی روبه‌رو باشد، لازم است تا با ایجاد یک کنسرسیوم از چند بانک یا دیگر واسطه‌های مالی ریسک پروژه را تا حد ممکن کاهش داد. این موضوع البته زمانی به طور کامل مصداق دارد که بازار مالی در یک کشور از سطح و عمق کافی برخوردار باشد. به‌طورکلی کشورهای صنعتی و پیشرفته دارای نظام مالی قوی و بالعکس کشورهای در حال توسعه فاقد چنین نظام مالی منسجمی هستند. از این‌رو نحوه تامین مالی پروژه‌ها در این کشورها با هم تفاوت‌های جدی و اساسی دارد. به‌طور مثال در ایران تقریبا ۸۰ درصد تامین مالی در نظام مالی کشور بر عهده بانک‌هاست و بازار سرمایه سهم اندکی را به خود اختصاص داده است. شکل ذیل ساختار تأمین مالی را در ایران نشان می­دهد.

این نکته نشان می‌دهد که بازار مالی در ایران از عمق کافی برخوردار نبوده و نیازمند بکارگیری ابزارهای نوین مالی است. نتیجه آن‌که بهبود تامین منابع مالی، نیازمند گستردگی و عمق‌بخشی به بازار مالی و تغییر ساختار تامین مالی کشور از بانک‌محوری به بازارمحوری است؛ چراکه وقتی ساختار مالی یک کشور به سمت بازار سرمایه سوق پیدا کند، در واقع تجهیز و تخصیص منابع با ابزار بهتری در این بازار شکل می‌گیرد.

در حال حاضر بانک‌ها و بنگاه‌‌های اقتصادی در ایران، به دلیل بروز مشکلات اقتصادی از جمله افزایش تقاضا در حوزه تسهیلات، اعمال سیاست‌های تکلیفی، افزایش مطالبات معوق و… با مشکلات متعددی از جمله کمبود منابع مواجه شده‌اند. بانک‌ها برای جبران کمبود منابع از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند که اکثر آنها مستلزم صرف هزینه و زمان طولانی هستند. ضمن آنکه ناهمخوانی بین نرخ سپرده‌ها و نرخ تسهیلات و عدم اطمینان نسبت به آینده، علاقه‌‌مندی بانک‌‌ها را برای درگیر ساختن منابع خویش در طرح‌های بلندمدت کاهش داده است. از این رو استفاده از ابزارهای تأمین مالی نوین که مطابق با اصول شریعت و قوانین اسلامی بتوانند در کوتاه‌ترین زمان در تأمین سرمایه، تأمین نقدینگی و تبدیل دارایی به اوراق بهادار بانک‌ها توانایی و کاربرد داشته باشند بسیار مهم و ضروری است.

شکل زیر نمای کلی از چالش­های تأمین مالی پروژه در کشور را نشان می­دهد.

در این میان، با توجه به اهمیت و نقش صنایع فولادی در کشور لازم است نگاهی ویژه به تأمین مالی پروژه­ها در این صنعت داشته باشیم. تولید و مصرف فولاد امروزه، یکی از شاخص‌های اصلی توسعه‌یافتگی کشورها و جوامع به شمار می‌آید. حضور صنعت فولاد در یک منطقه بر فرآیند توسعه، فرهنگ، سطح دانش، اشتغال زایی، پژوهش آموزش و تجارت آن منطقه تأثیر بسزایی دارد. زندگی روزمره بشر با فولاد آمیخته شده و صنایع فولاد در سازندگی، بازسازی و توسعه کشور سهم مهمی را ایفا می نمایند.

با نگاه کلی به صنایع فولادی کشور مشخص می­شود حجم سرمایه­گذاری محقق شده در طرح­های فولادی از سال ۱۳۹۳ تا کنون بالغ بر ۱۵ میلیارد یورو بوده و سرمایه­گذاری مورد نیاز برای تکمیل طرح­های در دست اجرا تا افق ۱۴۱۰ بالغ بر ۸ میلیارد یورو می­باشد. اما نکته حائز اهمیت، اتمام این طرح­ها مطابق برنامه مصوب جهت جلوگیری از عدم‌النفع تأخیر در تولید و از دست دادن بازار منطقه و … است.

شکل ذیل تعداد کمی از راهکارهای تأمین مالی در کشور را نشان می­دهد.

در پایان شایان ذکر است، با توجه به محدود بودن منابع مالی سهامداران جهت تأمین مالی مورد نیاز طرح­ها و اهمیت اتمام به موقع طرح­ها و پروژه­ها، لازم است از تمام روش­های تأمین مالی داخلی از جمله نظام بانکی (انواع عقود، اعتبارات اسنادی و …)، بازار سرمایه مبتنی بر بدهی و مبتنی بر سرمایه، روش­های تأمین مالی خارجی همانند روش­های استقراضی (تأمین مالی پروژه‌ای، تأمین مالی شرکتی و …) و روش­های غیراستقراضی و تجاری ازجمله معاملات آفست، معاملات جبرانی، بای بک و … متناسب با شرایط پروژه استفاده شده و مهندسی مالی پروژه در اولویت کاری شرکت­ها قرارگیرد.